ترندهای مد میآیند و میروند و بیشتر آنها طرفداران و منتقدان خود را دارند. گیجکننده است ولی گاهی اوقات ممکن است هردو بهطور همزمان ترند باشند. در مورد مینیمالیسم و ماکسیمالیسم که نه تنها طیفهای مخالف دنیای مد نیستند بلکه دو قطب فشن هستند این همزمانی وجود دارد.
قرن هفدهم کالوین کلاین یا جرمی اسکات را نداشت اما اسحاق نیوتن را داشت که شاید در زمینه فشن چیز زیادی نمیدانست اما از لحاظ علمی سرش به تنش میارزید! این از گفتههای وی است که: “برای هر عملی، واکنشی برابر و برعکس وجود دارد. یعنی آنچه بالا میرود، باید پایین بیاید.”
یکی از مارکهای که با موفقیت به ماکسیمالیست اعتبار میدهد، گوچی است. این نام تجاری موفق به استفاده از زرقوبرق در طراحیهای خود شده است و نخبگان مد و افراد مشهور آن را به وفور انتخاب کردهاند. سبکهای خنثی و رنگهای ساده جای خود را به لباسهای پر زرقوبرق و درخشان با گلدوزی چشمنواز و طرحهای شلوغ داده است. استایل ماکسیمالیسم به معنی استایل بیش از حد و افراطی است که اساساً به معنای استفاده زیاد از حد از پارچهها، چاپهای جسورانه و روشن و پترنهای زیاد است.
نگاهی به runwayها بیاندازید: الساندرو میشل در گوچی، میوشیا پرادا در پرادا و جرمی اسکات در موسیمو همگی با مدلهای عجیبوغریب و لباسهای عجیبوغریبتر پرچم ماکسیمالیسم را بالا بردهاند.
چگونه استایل ماکسیمالیسم بسازیم؟
آنچه برای ایجاد لباسهای عالی ماکسیمالیستی لازم است، رعایت تعادل و زیباییشناسی است. باید قوانین آمیختن رنگها، ترکیب چاپها و استفاده بهینه از لوازم جانبی را بدانید و سپس همین روند را تمرین کنید. دستیابی به یک نگاه عالی ماکسیمالیسم زمان، تلاش و توجه زیادی را میطلبد و اگرچه نتایج عالی ممکن است از اولینبار بهدست نیاید اما با تمرین و گذشت زمان مهارت شما کامل میشود.
برای شروع به ایجاد استایل ماکسیمالیسم، پذیرای الگوهای جذاب و ترکیب چاپها باشید و از انتخاب رنگ جسورانه نترسید. تمرکز روی جزئیات و زیباییهای لباسها از اهمیت خاصی برخوردار است.
لوازم جانبی مهم هستند. مثل همهی استایلهای دیگر! عینک آفتابی، گوشوارههای غولپیکر / حلقه / گردنبند، کیفهای جسورانه و کفشهای بزرگ و عجیب را اضافه کنید. آنها را همزمان بپوشید. بهجای یک گردنبند، 5 – 6 گردنبند ظریف را در طولهای مختلف امتحان کنید.
لباسهای لایه لایه بپوشید. این سبک استایل برای زمستان خوب کاربرد دارد. در زمستان، لایهبندی نهتنها یک جذابیت در استایل محسوب میشود، بلکه یک تکنیک لازم برای گرم ماندن است. ترکیب برای ماکسیمالیست بهانهای مناسب برای لایهبندی ایجاد میکند.
درباره ماکسیمالیسم بیشتر بدانیم
بخش زیادی از دهه گذشته به کلیدواژه «مینیمالیسم» اختصاص یافته است. اما درطول چندسال گذشته، ماکسیمالیسم در حال تجدید حیات است. ماکسیمالیسم مانند خواهر پرتحرک مینیمالیسم است. به یاد دارید وقتی جسیکا سیمپسون در اوج محبوبیت خود قرار داشت و خواهر کوچک اشلی رنگ موی سیاه خود را رنگ کرد تا خودش را از مارک سیمپسون جدا کند؟ این از آن قبیل است.
فلسفه اساسی ماکسیمالیسم «more is more» بوده که این سبک فراتر، از لباس پوشیدن است. ماکسیمالیسم در فشن و استایلینگ شامل چاپهای پُرزرقوبرق و رنگهای روشن است. این در مورد اضافه کردن زیباییهای اضافی و لایههای بیشتر است. همیشه هم برای چیزهای جا دارد و با آغوش باز آنها را میپذیرد! ماکسیمالیسم واکنشی در برابر مینیمالیسم است و طراحیهای ماکسیمال مبتنی بر زیادهروی و افزونگی است. بههمین دلیل است که حداکثرگرایی بیش از حد پیچیده و برجسته است.
ماکسیمالیستها در جزئیات وسواس دارند و انواع مختلفی از عناصر از قبل بصری پیچیده را با هم مخلوط میکنند. درحالیکه ماکسیمالیسم بههمین ترتیب اخیراً نظریهپردازی شده است، وسواس چیزهایی که بیش از حد مورد استفاده قرار نمیگیرند و استفاده از انبوهی از رنگها، چاپها و الگوها از همان اوایل به بعد وجود داشته است. این سبک چه در هنرهای تجسمی و چه در سایر هنرها مانند موسیقی یا تئاتر، جایی که آثار هنری از وفور عناصر تشکیل شده است، هم وجود دارد.
رسانههای اجتماعی قطعاً به ظهور ماکسیمالیسم کمک میکنند. بیایید صادقانه بگوییم، دنبال کردن مارکهایی مانند shrimps و ban.do از حسابهای اینستاگرام، سرگرمکننده است. تسلط بر سیستمهای بازاریابی بصری برای تجدید محبوبیت برای ماکسیمال بودن ضروری است. درحالیکه ما نمیدانیم این موج ماکسیمالیسم چه مدت دوام خواهد داشت، ما فقط عقب خواهیم نشست و سوار موج زیباییهای آن میشویم. موج پر رنگ، مزین، لایهلایه و براق.
تاریخچه ماکسیمالیسم
در مد میتوان گفت که ماکسیمالیسم همیشه حضور داشته است. چهرههای سلطنتی همیشه عاشق تزئین خود و محیطهایشان بودند. به لوئیز چهاردهم یا تقریباً هر پادشاه گذشته در جهان غرب فکر کنید. در زمانهای اخیر، پس از قرن نوزدهم، این زیباییشناسی ماکسیمال از منظر فرهنگی از بین رفته است. این واقعیت که این سبک به منابع زیادی نیاز دارد و استعداد زیادی نیاز دارد، جذابیت ماکسیمالیسم را سخت کرده است. اگرچه در زمینههای مختلف پذیرفته میشود که دستیابی به زیبایی از طریق حداقل ابزار (مینیمالیسم) بسیار دشوار است، اما به طور کلی کار با این عناصر بسیار ساده انجام میشود.
درحالیکه درست است که استفاده از عناصر بیشتر بهصورت سادهتر میتواند هسته اصلی یک ایده را بیان کند، اما وقتی تصمیم به استفاده از موارد زیاد میگیرید که ماکسیمالیستها انجام میدهند، باز هم با سختی مواجه خواهید شد. بهعبارت دیگر مخلوط کردن دو یا سه الگو ممکن است در حد متوسط مشکل باشد، اما مخلوط کردن چهار، پنج یا شش الگو کاملاً سخت است. برای بهدست آوردن ظاهرهایی که واقعاً ظریف، پیشرفته و بسیار جذاب از لحاظ بصری هستند، به همان سختی مینیمالیسم باید تلاش کرد.
در واقع مد ماکسیمالیسم مفهوم جدیدی نیست. قبل از بحران مالی سال 2008، در runwayها هم میتوانستید ماکسیمالیسم را توصیف کنید. با این حال، به عنوان واکنشی در برابر سقوط بازار سهام، طراحان و برندها خردمندانه به سمت مینیمالیسم روی آوردند و طرز تفکر مینیمالیسم مورد تحسین قرار گرفت و از مصرفگرایی به سمت صرفهجویی قدم برداشت. ظهور مد ماکسیمالیسم نیز واکنشی در برابر سلطنت طولانی مینیمالیسم است.
برندهای ماکسیمالیسم
برندها و طراحان مد مانند Dolce و Gabbana ،Haider Ackermann ،Etro ،Roberto Cavalli و Kenzo غالباً از زیباییشناسی ماکسیمال در طراحیهای خود استفاده کردهاند. همچنین آیکونهای به سبک Iris Apfel نمونههای خوبی از چگونگی پوشیدن لباسهای مختلف و رنگهای مختلف، چاپها، الگوها و بافتها هستند و ظاهری منسجم و زیبا ایجاد میکنند. ماکسیمالیسم زیباییشناسی است که آنچنان مطرح نبوده، اما بسیاری از طراحان، استایلیستها و متخصصان وجود دارند که در کار خود نخبه هستند و همچنین کمد لباسهایی را برای جامعه به ارمغان میآورند که رنگ و پویایی را به خیابانهای جهان هدیه میدهند. رسانه آنلاین این امکان را برای مردم فراهم کرده است که ماکسیمالیسم را کشف کنند و دریابند که این چیزی است که ممکن است مورد علاقه بسیاری از آنها باشد، حتی اگر این سبک اصلی و همیشگی آنها نباشد.
منابع: fashionstatement ،theglitterguide ،attireclub ،asia.be ،superbalist ،smh ،evoke ،mydomaine ،fashionisers
منبع : طراح لباس